عزیزه مامان وارده هفته 20 شد
سلام به نینی توچولویه خودم، خوبی مامانی؟
دلم برات یه ریزه شده نی نی جونم ، به بابابیی میگم بیا بریم سونو نی نی رو ببینیمآخه میخام رنگی ببینمت مامانی
8 ام نوبت دکتر داشتیم 3تایی رفتیم پیشه دکتر، برا اولین بار صدا قلبتو تو مطب دکتر شنیدیم وای باورم نمیشد یه قلبه کوچولو دیگه هم داره تو وجوده من میتپهههه ، کلی حال کردیم منو بابایی با صدایه قلبه کوچیکت ایشالا همیشه قلبه مهربونت بتپه عزیزه دلم
بعدش دکتر ازم خواست برم رو وزنه ، همینکه وزن مو دید گفت خانوم به خودت نمیرسی؟
این سوال پرسیدن همینو درد دل بابایی شروع شد : آقایه دکتر غذا خوب نمیخوره ، همه وقتش سره کاره و...
دکترم شروع کرد به نصیحت : خانوم باید صبحونه روکامل و متنوع بخوری ، بین وعده میوه و شیر بخوری ، ناهارو شامم که کامل باید باشه
منم همش گفتم چشمممممم
بعدش دکتر سونوآنومالی نوشت و آزمایش کواد مارکر برایه اینکه خیاله من راحت بشهههه
راستییییی از دکتز پرسیدم میشه معلوم کرد زایمان طبیعیه یا سزارین ؟؟؟؟!!
گفت بله شما سزارینیی کلی استرسمم کم شد و ازش تشکر کردم
مامانی دکتر 23 بهمن برامون سونو نوشته ولی با بابایی به نتیجه رسیدیم که زودتر بریم همین هفته احتمالا، تازه سه بعدیم میخوایم بریم که نی نی خوشمله رو واضح و رنگی ببینیم
2روز پیش رفتیم نمایشگاه کتاب و من 3تا کتاب برایه شما نینیگولویه ناز خریدم : یکیش ماساژ کودک که میدونم کلی باهاش حال میکنی، یکی دیگش مراقبت از نوزاد تا یک سالگیه که دارم میخونم که اطلاعات کافی برا مراقبت از نی نی کوچولوم داشته باشم ،کتاب آخریم که انتخاب اسم برا نی نی نازه
بابایی چند روز پیش رو شکمم نقاشی یه نی نی کوچولو رو کشیده و همش بوسش میکنه و باهاش صحبت میکنه
ببخشید مامان خیلی نمیرسم برات بنویسم
عزیزم یادت نرههههههههههه : مامانی خیلی دوست داره و یه لحظه بی تو نمیتونم نفس بکشه پس محکم به مامانی بچسب و خیلی زود بزرگ شو بیا بغله مامانی
دوستدارت مامانی و بابایی