مهراد فرشته منمهراد فرشته من، تا این لحظه: 10 سال و 11 ماه و 2 روز سن داره

عشق مامان سعیده

عزیزه مامان وارده هفته 20 شد

1391/12/29 11:58
نویسنده : سعیده
167 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به نینی توچولویه خودم، خوبی مامانی؟

دلم برات یه ریزه شده نی نی جونم ، به بابابیی میگم بیا بریم سونو نی نی رو ببینیممژهآخه میخام رنگی ببینمت مامانی خیال باطل

8 ام نوبت دکتر داشتیم 3تایی رفتیم پیشه دکتر، برا اولین بار صدا قلبتو تو مطب دکتر شنیدیم قلب وای باورم نمیشد یه قلبه کوچولو دیگه هم داره تو وجوده من میتپهههه ، کلی حال کردیم منو بابایی با صدایه قلبه کوچیکتقلب ایشالا همیشه قلبه مهربونت بتپه عزیزه دلمماچ

بعدش دکتر ازم خواست برم رو وزنه ، همینکه وزن مو دید گفت خانوم به خودت نمیرسی؟

این سوال پرسیدن همینو درد دل بابایی شروع شد : آقایه دکتر غذا خوب نمیخوره ، همه وقتش سره کاره و...

دکترم شروع کرد به نصیحت : خانوم باید صبحونه روکامل و متنوع بخوری ، بین وعده میوه و شیر بخوری ، ناهارو شامم که کامل باید باشه

منم همش گفتم چشمممممم

بعدش دکتر سونوآنومالی نوشت و آزمایش کواد مارکر برایه اینکه خیاله من راحت بشههههاوه

راستییییی از دکتز پرسیدم میشه معلوم کرد زایمان طبیعیه یا سزارین ؟؟؟؟!!

گفت بله شما سزارینیینیشخند کلی استرسمم کم شد و ازش تشکر کردم

مامانی دکتر 23 بهمن برامون سونو نوشته ولی با بابایی به نتیجه رسیدیم که زودتر بریم همین هفته احتمالا، تازه سه بعدیم میخوایم بریم که نی نی خوشمله رو واضح و رنگی ببینیممژه

2روز پیش رفتیم نمایشگاه کتاب و من 3تا کتاب برایه شما نینیگولویه ناز خریدم : یکیش ماساژ کودک که میدونم کلی باهاش حال میکنی، یکی دیگش مراقبت از نوزاد تا یک سالگیه که دارم میخونم که اطلاعات کافی برا مراقبت از نی نی کوچولوم داشته باشم ،کتاب آخریم که انتخاب اسم برا نی نی نازه

بابایی چند روز پیش رو شکمم نقاشی یه نی نی کوچولو رو کشیده و همش بوسش میکنه و باهاش صحبت میکنهلبخند

ببخشید مامان خیلی نمیرسم برات بنویسمنگران

عزیزم یادت نرههههههههههه : مامانی خیلی دوست داره و یه لحظه بی تو نمیتونم نفس بکشه پس محکم به مامانی بچسب و خیلی زود بزرگ شو بیا بغله مامانیبغل

دوستدارت مامانی و بابایی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

خاله سانازو گوگولی
14 بهمن 91 2:09
سلام انشالله نینی تون به موفع و تپل مپل و سالم میاد بغلت
مامان کنجد
28 بهمن 91 11:34
خوشحال میشم به من سر بزنی
مامانی آرتین
22 فروردین 92 2:13
انشاا...نی نیتون رو سالم در آغوش بگیرین